اگرچه محمود احمدینژاد زمانی دلیل برکناری صفار هرندی را به ضعف عملکرد او نسبت داده بود؛ اما اینک او میگوید دلیل برکناری به خاطر اعتراض به انتصاب مشایی به سمت معاون اولی بوده است. آیا باید منتظر دیگر وزاری بازمانده از دولت دهم نیز بود که چنین حرفهایی را بزنند؟
به گزارش فرارو؛ در روزهای داغ تابستان 88، خبر برکناری 4 وزیر همه تحلیلگران را حیرتزده کرد؛ چرا باید در آخرین روزهای دولت چنین اقدامی صورت میگرفت؟ اگرچه قسمتی از این برکناری پس گرفته شد، تا دولت در آخرین روزهای عمر خود از رسمیت نیافتد. آن روزها شایعاتی بود که مسئله مشایی به این برکناری انجامیده است، اما رئیس دولت نهم، حرفهای دیگری در این باب زد.
محمود احمدینژاد در آن زمان مسئله را اساساً برکناری ندانست؛ بلکه بنا را بر عدم ادامه یافتن همکاری در دولت دهم اعلام کرد و گفت: «تصمیم گرفته شد دفتر ریاستجمهوری به وزرای محترمی که قرار نیست در دولت دهم حضور داشته باشند، اطلاع داده تا آمادگی لازم را داشته باشند و برادر عزیزم آقای صفارهرندی نیز جزو آن دسته از وزرایی بود که به وی اطلاع داده شده بود که در دولت دهم حضور ندارد.»
اما اینک پس از گذشت 8 ماه، صفار هرندی حرفهای دیگری میزند: «با من و یکی دیگر از وزرا تماس گرفتند و گفتند جانشین شما برگزیده شده و آماده تحویل پست باشید، ولی بعد از آن به دلیل اینکه دولت از اکثریت میافتاد، آقای احمدینژاد نظرشان برگشت و با من صحبت شد که صحبتهای قبلی را نادیده بگیرید و من هم چون به خاطر دولت بود قبول کردم که تا پایان دولت نهم بمانم.»
احمدینژاد در تابستان 88 در جمعی از دانشجویان برکناری صفارهرندی و محسنی اژهای را به دلیل عملکرد ضعیف آنان دانسته بود: «بارها به آقای صفارهرندی، عرض کردم که تعدادی از معاونانش را تغییر دهد چون در جهت اهداف دولت و مطالبات مردم و متدینین از دولت حرکت نمیکردند، اما اینگونه نشد و میبینید که عملکرد ایشان را کمتر کسی قبول دارد و نمیگویند که او باید در وزارتخانه باقی بماند.»
اما در بهار 89 که صفار هرندی به میان دانشجویان دانشگاه خلیج فارس رفته بود درباره دلیل برکناری خود چنین روایتی میکند: «دلیل اصلی بنده که در آن جلسه هیأت دولت به ماندن آقای مشایی به عنوان معاون اول رئیسجمهور اعتراض کردیم، این بود که این کار مخالف نظر رهبری بوده و این جلسه مشروعیتی ندارد.»
و البته صفار هرندی بدون این که اشارهای به سخنان رئیس سابقش درباره ضعف عملکرد خود بکند؛ انتقاداتی هم از بعضی اقدامات فرهنگی دولت نهم نمود. انتقاداتی که از نظر صفار، نه به وزیر، که به رئیس باز میگشت: « (در مسئله الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی) آقای احمدینژاد اشتباهی مرتکب شد و ما هم گفتیم که میدانیم نظر آقا خلاف این است، ولی ایشان گوش نکرد و در واقع اگر بخواهیم یک نقطه ضعف درباره اقدامات ایشان در این ماجرا بگوییم، این بود که به این نصیحت خیرخواهانه گوش نکرد و اگر ایشان به این حرف ما گوش میکرد، اصلا این حرفها پیش نمیآمد.»
احمدینژاد در آن زمان دلایلی را هم برای برکناری محسنی اژهای عنوان کرده بود؛ دلیلی که وی میگفت ربطی به مسئله جاری، که در آن وقت مساله مشایی بوده؛ نداشته است: «موضوع عزل جناب آقای اژهای یک فرآیند دو ساله داشته و ربطی به مسئله جاری ندارد. ایشان... در موضوع هاله اسفندیاری خوب عمل نکرد و من به او گفتم که چرا رفتاری میکنید که مورد تمسخر واقع شوید؟، یک پیرزن 70 ساله را گرفتهاید میگویید میخواهد انقلاب مخملی راه بیندازد در حالیکه عاملان انقلاب مخملی کسان دیگری هستند و باید آنها به مردم معرفی شوند.» رئیس جمهور ضعف عملکرد وزیرش در مسئله پرتقال اسرائیلی و حوادث پس از انتخابات را شاهد دیگری بر این ضعف عملکرد دانسته بود.
اینک این مسئله مطرح میشود که آیا احتمال دارد که محسنی اژهای هم راجع به برکناری خود ناگفتههایی را بگوید؟ کامران لنکرانی وزیر بهداشت نیز در میان بازماندگان از قافله دولت دهم بود. میگفتند مسئله لنکرانی هم اعتراض به انتصاب مشایی بوده است.
البته آقای احمدینژاد در اینباره گفته بود: «با تحقیق در وضع بهداشت و درمان به این نتیجه رسیدیم که نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می دهند و آنان مشکلات بیشتری درخصوص مسائل بهداشتی و درمانی دارند. به همین علت و با توجه به این که نیمی از کادر پزشکی و پیراپزشکی، بانوان هستند متخصص زنان برای تصدی پست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در نظر گرفته شده است.» شاید باقری لنکرانی هم ناگفتههایی در آستین داشته باشد.